ششمین جلسه از سلسله جلسات کارگاه آموزشی از نگاه نهج البلاغه در روز دوشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۰۸ با ارائه حجتالاسلام طباطبایی با موضوع اخلاق در نهج البلاغه ویژه اعضای هیأت علمی وکارکنان واحدها و مراکز آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی توسط پژوهشکده قرآن وعترت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری برگزار گردید.
به نقل از خبرگزلری ایکنا، ششمین نشست از سلسله نشستهای مجازی «فرهنگ از نگاه نهجالبلاغه» با موضوع «اخلاق در نهجالبلاغه» با سخنرانی حجتالاسلام سید محمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.
در این کارگاه آموزشی حجتالاسلام طباطبایی به بیان تصویرگری اخلاقی حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه پرداخت که در ادامه میخوانیم.
اخلاق از ریشه «خ»، «ل» و «ق» و «خلق» هم از آن گرفته شده است. خَلق ویژگیهای ظاهری و خُلق ویژگیهای درونی افراد است. یک فرد ممکن است چاق، سفید، بلند و … باشد که خصلتهای خَلقی او میشود. همچنین ممکن است افراد یکسری صفات مذموم یا خوب داشته باشد مثل حسادت یا مهربانی که صفات خُلقی فرد میشود.
برخی معتقد هستند خُلق، نشان دهنده چیزهایی است که در وجود فرد نهادینه شده است مثلاً بخشندگی در ذات فرد است. اما برخی نیز میگویند اگر ویژگی خداداده باشد چندان لطفی ندارد مثلاً فردی را خدا با حیا آفریده و در ذات فرد دیگری حیا نیست پس زحمتی برای داشتن این خصلت نکشیده است و اگر انسان بتواند خودش خصلتی را در خود نهادینه کند و برای آن زحمت بکشد، خُلق محسوب میشود.
برخی میگویند آنچه را که انسان در خودش میسازد و نهادینه میکند، خُلق است مثلاً فردی شجاع نیست اما در خود شجاعت را تقویت میکند. گروه سوم میگویند لازم نیست ملکه و سجیهای در فرد باشد و خُلق حتی میتواند رفتاری باشد که فرد دارنده آن است و البته گاهی هم خلاف آن عمل میکند پس خُلق ناظر بر رفتاری است که بر خیر و نیکی هدایت شده است.
تفاوت اخلاق خوب و بد در مردان و زنان
مثلاً حضرت علی(ع) فرمودهاند برخی از ویژگیها در مردان مذموم و در زنان ممدوح است. مثلاً تکبر برای زن حُسن محسوب میشود چراکه زن متکبر به گونهای رفتار میکند که هیچ مردی به خود اجازه ندهد وارد حریم خصوصی و خانوادگی او شود در حالی که تکبر در مردان پسندیده نیست.
پس رفتار حتی اگر نهادینه هم نشده باشد و سجیه هم نباشد و فرد با اراده خود آن را انجام دهد، خلق محسوب میشود و شریعت آن را تمجید یا نکوهیده کرده است.
بسیاری از این خصوصیات ممدوح و ستایش شده یا مذموم و نکوهش شده برای انسانها روشن است و به خوبی میتوان فهمید یک صفت خوب یا بد است. مثلاً از مجموعه انسانهای روی زمین ۹۹ درصد حیا را شایسته میدانند ولی حسد را معمول افراد یک عمل نکوهیده میشمارند.
در ادامه میتوان این سؤال را مطرح کرد که تفاوت بین حسد و حیا چیست که مردم یکی را نکوهیده و دیگری را ستوده میدانند؟ ملاک فعل اخلاقی چیست و با چه معیاری باید فعل را اخلاقی بدانیم؟ در نهجالبلاغه فلسفه اخلاق به شکل مفصل بیان نشده اما رگههایی در آن است که برخی از افعال را صحیح میدانند و به آن توصیه میکنند و برخی را مناسب نمیدانند.
اما خوبی یک فعل به چیست؟ مثلاً حضرت علی(ع) میفرماید: چیزی که نهایت آن به بهشت میرسد اگر فرد آن کار را انجام داد، کار خوبی است حتی اگر در ظاهر بد جلوه کند. پس چیزی که نهایت آن به بهشت میرسد چیز بدی نخواهد بود و آنچه نهایت آن به آتش جهنم ختم میشود در آن خیری نیست. با این ملاک میتوان خوبی و بدی افعال را سنجید. پس دروغی که نفعش به من میرسد ولی نتیجه آن جهنم است، برای ما خبر محسوب نمیشود.
سه دیدگاه در خصوص اخلاق داریم؛ وظیفهگرا، فضیلتگرا و پیامدگرا و حدود ۴۲ نظریه فرعی نیز در این خصوص مطرح است. در نهجالبلاغه مواردی آمده است که هر کدام از سه فعل وظیفهگرا، فضیلتگرا و پیامدگرا را تأیید کرده است که هر کدام باید بررسی شود ولی آنچه در نهجالبلاغه به چشم میخورد آموزههای اخلاقی است که یک انسان برای اینکه بتواند خوب زندگی کند و زندگی شایسته و همراه با آسایش و آرامشی داشته باشد باید این نیکیهای اخلاقی را در خود نهادینه کند.
۲۰ تا ۲۵ درصد از آموزههای نهجالبلاغه اخلاقی و ناظر بر خلق و خوی انسانهاست. آموزههای اخلاقی در حکمتها بسیار زیاد مطرح شده است. پس از آن در نامهها و بعد در خطبهها به ترتیب شاهد بیان بیشترین آموزههای اخلاقی هستیم.
در خطبه متقین بسیاری از فضائل اخلاقی مطرح شده است و کتابهای زیادی نیز در خصوص آن نوشته شده است. نامه امام علی(ع) به امام حسن(ع) (نامه ۳۱) نیز از مواردی است که گذارههای اخلاقی زیادی دارد و در مجموعه حکمتها نیز مباحث اخلاقی فراوانی را میبینید و حضرت علی(ع) با تصویرگری از فضائل و رذائل اخلاقی توانسته آنها را به گونهای به مخاطب معرفی کند که در زمان خودش محدود نماند و این تصویرسازی در طول تاریخ جاودانه بماند و محدود به زمان نباشد.
تفاوت بین توصیه اخلاقی و تصویرگری اخلاقی
امام در نهجالبلاغه تصویری از عمل نیک ارائه کردهاند که تصویری زیبا و هنری است و باعث میشود تفاوت بین توصیه اخلاقی و تصویرگری اخلاقی در متون را درک کنیم.
ما در قرآن کریم آیات متعددی در خصوص احسان داریم. خداوند در آیه هفت سوره اسرا میفرماید: « ِانْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا؛ اگر نیکى کنید به خود نیکى کردهاید و اگر بدى کنید به خود [بد نمودهاید]»؛ بنابراین احسان و بدی به خود شما باز میگردد. اما مراد از اینکه اگر احسان کنید به خودتان خوبی کردهاید و اگر بدی کردید به خودتان بدی کردهاید چیست؟ این آیه در بسیاری از مواقع اینطور معنا میشود که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو زجو». اگر انسان کار بد یا خوبی کند نتیجه دنیایی آن را میبیند. اما برخی میگویند مفهوم آیه در مورد دنیا و آخرت است و هر کس نیکی کند نتیجه آن را در آخرت میبیند؛ «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ».
اما حضرت علی(ع) در تشریح انجام فضائل اخلاقی و خوبی میفرماید که اگر شما کار خوبی انجام دادید در واقع به خودتان خوبی کردهاید؛ یعنی اینطور نیست که چون شما نیاز نیازمندی را رفع کردهاید به شما ثواب میرسد، خیر؛ بلکه در هنگام رفع نیاز دیگران هم در اصل به خودتان کمک میکنید نه به دیگران.
حضرت علی(ع) در نامه ۳۱ نهجالبلاغه میفرمایند: همه ما مسافر هستیم و در این طریق، یک مسافرت طول و دراز داریم و نیازمند زاد و توشه هستیم. هر کسی میخواهد در این بیابان طولانی مسافرت کند ناچار است زاد و توشه با خود داشته باشد با وجود اینکه توانش محدود است و نمیتواند بار و اساس زیادی را با خود ببرد. پس لازم نیست همه باری که برای روز قیامت لازم داری را روی دوش خودت بگذاری؛ اگر آدم نیازمندی را پیدا کردی که به کمک نیاز دارد به او کمک کن تا زاد و توشه تو را بردارد و روز قیامت به تو تحویل دهد، پس این فرصت را غنیمت بدان. پس اینکه نیازمندی نیازش را به تو ابراز کرده را غنیمت بدان و نیازش را برطرف کن و همه بارت را بر روی دوش او بگذار و تا میتوانی بارش را زیاد کن.
پس تصویری که حضرت ارائه کردهاند این است که ما همه مسافر هستیم و باید از بیایان طولانی عبور کنیم و نیازمند زاد و توشه هستیم و اگر فرد نیازمندی را پیدا کردیم با رفع نیاز آن فرد میتوانیم بارمان را بر دوش او بگذاریم و او روز قیامت بار (زاد و توشه) ما را به خودمان تحویل میدهد.
اما ممکن است فرد دیگری پیدا شود و نیاز آن فرد را برطرف کند و دست تو خالی بماند؛ پس اکنون که علم، سرمایه، وجاهت اجتماعی و … داری و فردی به داشتههای تو نیاز دارد نیازش را برطرف کن تا روز قیامت زاد و توشه تو را تحویل بدهد. این تصویر یعنی کار نیک برای خودت است و نباید منتی بر دیگران بگذاری.
حضرت علی(ع) میفرمایند: من تا به حال نه به کسی خوبی کردهام و نه به کسی بدی کردهام؛ چراکه هر کسی که خوبی کند به خودش خوبی کرده و هر کسی بدی کرده به خودش بدی کرده است. پس در این بین دیگری کارهای نیست؛ اینجا تصویرگری حضرت را از خوبی کردن میبینید. یعنی تصور نکن که خوبی کردی و خدا بعداً پاداش تو را میدهد خیر؛ بلکه بدان به خود خوبی کردهای.
حال اگر من و شما به نیازمندی کمک کردیم، چه کسی زیر بار منت دیگری است و چه کسی باید از دیگری تشکر کند؟ کمک کننده یا کمک گیرنده؟ قبلاً تصور و توقعمان این بود که کمک گیرنده تشکر کند در حالی که حضرت علی(ع) میفرماید من که به او کمک کردهام از او تشکر میکنم چراکه بار من را برداشته و روز قیامت آن را به من تحویل میدهد یعنی آن فرد کمک گیرنده، کار نیک مرا برایم نگه میدارد.
ترازوی سنجش خوبی و بدی خودت باش
موارد اخلاقی که حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه مطرح کردهاند بسیار زیاد است. مثلاً حضرت در نامه ۶۹ میفرمایند: از عملی که انسان برای خودش میپسندد ولی برای دیگران نمیپسندد اجتناب کنید. همه ما در وجودمان خودخواهی داریم. آدم خودخواه میخواهد همه چیز برای او باشد، که حضرت میفرمایند هر کاری انجام میدهی خودت را به جای طرف مقابل بگذار و خودت ترازو و ملاک سنجش خوبی و بدی رفتارت باش.
حضرت علی(ع) همچنین میفرمایند: عملی را که انسان در حضور مردم حیا میکند انجام دهد وقتی در خلوت خودت هستی هم انجام نده تا به صورت ملکه برای تو دربیاید که در تنهایی هم مراقب باشی که این کار را انجام ندهی.
انسان معمولاً در حضور دیگران خود را بهتر از آنچه هست نشان میدهد اما وقتی ناظری نیست احساس حیا نیز در انسان وجود ندارد. مثلاً در تنهایی صفحاتی در فضای مجازی را میبینید یا میخوانید، اما اگر فرد دیگری صفحه شما را ببیند با احتیاط بیشتری صفحات را انتخاب میکنید. ما احساس میکنیم زیر ذرهبین نیستیم و همین باعث میشود یله باشیم اما اگر بدانیم که خداوند ما را میبیند، ملائکه دارند اعمال بد ما را ثبت میکنند و صورت عمل ما خدمت امام زمان(عج) عرضه میشود و حضرت میبینند که ما چه کردهایم، دیگر اینگونه بیمهابا عمل نمیکنیم.
همیشه سه شاهد ناظر اعمال ماست
ما باید بدانیم همیشه سه شاهد یعنی خداوند، ملائکه و امام زمان(عج) شاهد اعمال ما هستند؛ پس انسان هر متنی را نمیخواند، هر چیزی را نگاه نمیکند و هر عملی را انجام نمیدهد. همچنین حضرت علی(ع) توصیه کردهاند عملی که انسان اگر بعداً از او سؤال شود یا انجام آن کار را انکار میکند یا از انجام آن عذرخواهی میکند را از ابتدا انجام ندهید.
نامه ۶۹ نهجالبلاغه را نگاه کنید، حضرت میفرماید از آدمهای نادرست که گمراهند و یا سست کار میکنند و عمل آنها مورد قبول جامعه نیست پرهیز کن. چون اگر با فردی که رشوهگیر، لاابالی، حسود و … است رفت و آمد کنید، مردم شما را هم مثل او میپندارند. اگر کسی با علما و صلحا رفت و آمد کند، مردم آن فرد را جزو خوبان میپندارند.
فساد سرایت کننده است
حضرت علی(ع) در جایی دیگر به گونهای دیگری همین مسئله را مطرح میکنند و میفرمایند: از مصاحبت و همراهی زیاد با انسانهای فاسد و گناهکار دوری کن، چراکه اگر با آنها رفت و آمد داشته باشی، فسق و بدی آنها به مرور به تو سرایت میکند، پس فرهنگ و باورهای انسان ممکن است تحت تأثیر آن فرد تغییر کند؛ یعنی فساد سرایت کننده است.
حضرت در حکمت ۱۵۰ نهجالبلاغه توصیههای اخلاقی فرمودهاند که وقتی آنها را مطالعه میکنیم میبینیم هیچ مطلب معرفتی در آن بیان نشده که ما آن را بلد نباشیم. مثلاً حضرت علی(ع) میفرماید: از کسانی نباش که امید به آخرت دارند اما عمل نمیکنند. اینکه یک نفر بدون عمل بخواهد نتیجه بگیرد، تفکر غلطی است. از کسانی نباش که توبه کردن را به تأخیر میاندازد تا آرزوهای طولانی داشته باشد. از افرادی نباش که خوبیها را توصیه میکند اما خودش به آن عمل نمیکند.
همچنین حضرت علی(ع) در خطبه متقین خصوصیات متقین را برمیشمارند و خصلتهای متعدد اخلاقی و خلقی را بیان میکنند که مطالعه آن را به همه توصیه میکنم.
یادآوری میشود؛ پژوهشکده قرآن و عترت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی با همکاری مرکز تحقیقات نهجالبلاغه، کارگاه آموزشی مجازی «فرهنگ از نگاه نهجالبلاغه» را برگزار میکند.